English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8036 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
coupled mode U روش کنترل پرواز خودکار بااستفاده از سیستم هدایت زمینی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
teleran system U نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
control stick U سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
inertial guidance U سیستم هدایت داخلی موشک هدایت خودکار
gyro pilot U سیستم هدایت خودکار ناو هدایت ژیروسکوپی ناو هدایت نجومی خودکار ناو
homing guidance U هدایت هواپیما یا موشک بااستفاده از امواج رادار هدایت الکترونیکی
bang bang control U سیستم کنترل خودکار مسیرموشک
guidance U هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت
land arm mode U سیستم کامپیوتری کنترل دستی و خودکار فرود هواپیما
goldie lock U فرمان پست رادار زمینی به هواپیما دایر بر اینکه رادارکنترل زمینی هدایت هواپیمارا بعهده گرفته است
visual flight U پرواز بااستفاده از ناوبری بصری
aided tracking U سیستم ردیابی خودکار سیستم تعقیب خودکار هدفها
visual flight U پرواز بااستفاده ازناوبری به کمک عوارض زمین
ground signals U سیستم علایم بصری زمینی سیستم مخابره علایم زمینی مستقر در فرودگاه
link encryption U خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
track telling U ارتباط و مخابرات بین هواپیمای شناسایی و سیستم کنترل و ردگیری زمینی مبادله اخبار و اطلاعات ردگیری و تعقیب هدف
handing U سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
hand U سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
synchroreceiver U دستگاه گیرنده خودکار یا بستن خودکار فرامین کنترل اتش به توپ ضد هوایی
stellar guidance U سیستم هدایت نجومی موشکهای هدایت شونده
blessed folder U در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند
private automatic branch exchange U یک سیستم تلفن سوئیچینگ خودکار خصوصی که در یک شرکت مخابرات تلفنی رافراهم می اورد و انتقال مکالمه ها را به درون شبکه تلفن عمومی یا خارج از ان کنترل میکند
guidance U هدایت کردن سیستم هدایت هدایت
localizer mode U روش کنترل هواپیما بااستفاده از انتن سمت نما
automatic check U کنترل خودکار بررسی خودکار
basic U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basics U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
landing beam U نورافکن هدایت زمینی هواپیمابرای فرود
unattended ground sensor U رادار مراقبت زمینی خودکار
celestial guidance U سیستم هدایت نجومی موشک هدایت موشک یا قمرمصنوعی با استفاده از صورفلکی
automatic levelling U سیستم متعادل کننده خودکارهواپیما سیستم ترازکننده خودکار
failures U بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
failure U بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
automatic pilot U دستگاه خودکار هدایت کشتی وهواپیما
automatic pilots U دستگاه خودکار هدایت کشتی وهواپیما
active homing guidance U هدایت خودکار با استفاده ازامواج ارسالی یا دریافتی
battery control central U مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
terrain avoidance U اجتناب خودکار هواپیما از برخورد باموانع زمینی هنگام فرود
tasks U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
task U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
executives U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
real time U سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
executive U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
ground control U کنترل زمینی
homing phase U مرحلهای از پرواز موشک هدایت شونده بین نیمه مسیرو نزدیک هدف
flight control U کنترل پرواز
master slave manipulator U بازو و دست خودکار که به وسیله اپراتوراز فاصله دوری هدایت میشود
fly control U قسمت کنترل پرواز
aircraft modification and control U کنترل و هدایت هواپیما
tactical control U کنترل و هدایت تاکتیکی
fire control U کنترل یا هدایت اتش
ground control U دستگاه کنترل کننده زمینی
controls U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controlling U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
automatic control U کنترل خودکار
automation U کنترل و هدایت دستگاهی بطورخودکار
coupled mode U روش کنترل خودکار
governing mode U روش کنترل خودکار
instrument flight U پرواز با کمک دستگاههای کنترل هواپیما
opened U 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
open U 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
opens U 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
automatic gain control U کنترل بازده بطور خودکار
automatic program control U کنترل برنامه بطور خودکار
source data automation U کنترل خودکار داده منبع
eyelesi U دستگاه کنترل خودکار هواپیما
inertial navigation U سیستم ناوبری خودکار روی هواپیما سیستم خود ناوبری
traffic control U کنترل امد و رفت درجاده یا باند پرواز
flight control U دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
laser guidance U سیستم هدایت لیزری
ti;me to go U زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
process U کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر
processes U کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر
apt U یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
vectored attacks U تک غیر مستقیم هواپیما به هدف با استفاده از هدایت یک یکان زمینی مستقر دراطراف هدف
control vane U تیغه متحرکی برای کنترل وضعیت و مسیر پرواز
aircraft scrambling U دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
an system U سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
army personnel system U سیستم عملیات پرسنلی نیروی زمینی
air ground system U سیستم عملیات مشترک زمینی و هوایی
free lance U اعلام کنترل خودکار هواپیمادر درگیریهای هوایی
navigation mode U روش ناوبری خودکار یاحالت ناوبری خودکارهواپیما به وسیله دستگاههای زمینی
automatic supply U سیستم اماد خودکار
permanent oppropriation U سیستم اماددایمی یا خودکار
automatic telephone system U سیستم تلفن خودکار
transferring U دستوری که کنترل پردازنده را از یک بخش برنامه به دیگری هدایت کند
transfer U دستوری که کنترل پردازنده را از یک بخش برنامه به دیگری هدایت کند
transfers U دستوری که کنترل پردازنده را از یک بخش برنامه به دیگری هدایت کند
omnidirection range U سیستم هدایت چند جهتی هواپیما
numerical U ماشین خودکار که توسط کامپیوتر یا مدارهای کنترل شده
automatic approach and landing U روش کنترل خودکار سرعت ومسیر هواپیما در تقرب
terrain clearance U حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
holding pattern U کنترل هواپیما برای پرواز دریک مسیر پیش بینی شده
subroutine U دستور برنامه نویسی کامپیوتری که کنترل زیر تابع را هدایت میکند
automatic return U سیستم عودت خودکار وسایل
automatic measuring system U سیستم اندازه گیری خودکار
ifac U Automatic of InternationalFederation Control فدراسیون بین المللی کنترل خودکار
countermine U سیستم تخریب مین به طور خودکار
automatic toll exchange U مرکز تلفن خودکار سیستم سلکتوری
paching central U سیستم مرکزی ارتباطات سیستم کنترل فنی مرکزی مدارات مخابراتی
fixer system U سیستم اکتشاف و تعیین محل هواپیماهای در حال پرواز
bayonets U سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد
bayonet U سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد
bayonetting U سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد
bayonetted U سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد
armstrong U سیستم عمل کننده فرامین موشک هدایت شونده
automated U بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automating U بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automates U بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automate U بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automatic trim U روش کنترل خودکار لغزش یاانحراف جانبی هواپیما ازروی مسیر
dnc U Control Numerial Direct روش کنترل کامپیوتری وسائل ماشینی خودکار
control line aircraft U نوعی هواپیمای مدل که مسیرپرواز ان با تغییر نیروی کشش دو یا چند سیم یا رشته توسط اپراتور زمینی کنترل میشود
simple network management protocol U سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
simulators U برنامه کامپیوتری که کاربر امکان هدایت هواپیما را میدهد. با نشان داده یک تابلوی کنترل واقعی و صحنههای متحرک .
simulator U برنامه کامپیوتری که کاربر امکان هدایت هواپیما را میدهد. با نشان داده یک تابلوی کنترل واقعی و صحنههای متحرک .
modem U مودم خودکار که در هر لحظه قابل فراخوانی برای دستیابی به سیستم است .گ
advanced U که به سیستم عامل اجازه میدهد سخت افزارهای مناسب را خودکار تشخیص دهد
daemon U در سیستم unix برنامهای که کارش را بدون دانستن کاربر خودکار انجام میدهد
control system U سیستم کنترل
mainframe computer U سیستم کامپیوتری قوی که میتواند حافظه با فرفیت بالا را هدایت کند و نیز وسایل پشتیبانی را
mark mark U اعلام رها کردن بمب به هواپیمای بمب افکن از سوی دستگاه کنترل زمینی
statement U دستور برنامه که کنترل برنامه را طبق خروجی یکرویداد مجدداگ هدایت کند
statements U دستور برنامه که کنترل برنامه را طبق خروجی یکرویداد مجدداگ هدایت کند
ACPI U که باعث میشود سیستم عامل به طور خودکار سخت افزار مناسب را تشخیص دهد
dial in modem U مودمی که خودکار پاسخ میدهد و در هر زمانی برای دستیابی به سیستم قابل استفاده است
indirect control system U سیستم کنترل غیرمستقیم
cable control system U سیستم کنترل کابلی
flight control U سیستم کنترل هواپیماها
fire control U سیستم کنترل اتش
feedback control system U سیستم کنترل فیدبک
midcourse guidance U هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
board U BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
boarded U BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
control and warning center U سیستم کنترل و اعلام خطر
pitch control U کنترل سیستم مرکب درهلیکوپتر
contractor quality control U سیستم کنترل کیفیت پیمانها
survey control U سیستم کنترل نقشه برداری
input output control system U سیستم کنترل ورودی-خروجی
iocs U سیستم کنترل ورودی- خروجی
MS DOS U سیستم عامل کامپیوترهای شخصی IBM PC که داده ذخیره شده روی دیسک را مدیریت میکند و خروجی و ورودی کاربر را نمایش میدهد.DOS-MS سیستم عامل تک کاربر و تک کار کاره است و توسط واسط خط دستور در کنترل میشود
controlled stick steering U دستگاه فرمان کنترل شده اهرم فرمان خودکار
automatic carrier landing system U سیستم کنترل فرود خودکاربرای هواپیما
laminar control flow system U سیستم کنترل جریان خطی یالایهای
to give up [to waste] something U ول کردن چیزی [کنترل یا هدایت چیزی]
master U نرم افزاری که عملیات سیستم را کنترل میکند
masters U نرم افزاری که عملیات سیستم را کنترل میکند
mastered U نرم افزاری که عملیات سیستم را کنترل میکند
air traffic regulation and identificatio U سیستم تشخیص و کنترل عبورو مرور هوایی
log U کلمه رمز و شماره کاربر که در صورت نیاز سیستم راه دور برای وارد شدن خودکار ارسال می شوند
logs U کلمه رمز و شماره کاربر که در صورت نیاز سیستم راه دور برای وارد شدن خودکار ارسال می شوند
field control U نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
fronting U یچهای کنترل سیستم کامپیوتر اصلی و نشانگرهای وضعیت
systems analysis U برنامهای که نحوه کار سیستم کامپیوتری را کنترل میکند
front U یچهای کنترل سیستم کامپیوتر اصلی و نشانگرهای وضعیت
trim for take off U سیستم بلند شدن هواپیما به طور خودکار تنظیم خودکاربلند شدن
store U سیستم ذخیره سیگنال کنترل ارتباطی در کامپیوتر به صورت برنامه
bell crank U اهرم دوطرفهای در سیستم کنترل برای تغییر جهت حرکت
storing U سیستم ذخیره سیگنال کنترل ارتباطی در کامپیوتر به صورت برنامه
buffer pool U تعدادی میانگیر که در دسترس سیستم کنترل ورودی-خروجی هستند
telephony U سیستم ساخت ماکروسافت ,intel که به PC امکان کنترل تلفن را میدهد
panel U یچهای کنترل سیستم کامپیوتر اصلی و نشان دهندههای وضعیت
panels U یچهای کنترل سیستم کامپیوتر اصلی و نشان دهندههای وضعیت
handler U بخشی از سیستم عامل یا برنامه که یک وسیله جانبی را کنترل میکند
internal U زمانی در سیستم کامپیوتری که تحت کنترل مستقیم اپراتور نیست
handlers U بخشی از سیستم عامل یا برنامه که یک وسیله جانبی را کنترل میکند
statement U 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statements U 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
viscosity valve U شیر کنترل در سیستم مایعات که توسط ویسکوزیته سیال فعال میشود
thirty two bit system U سیستم ریز کامپیوتر یا CPU که داده را در کلمات سی و دو بیتی کنترل میکند
front panel U مجموعهای از کلیدها و علائم برای کنترل سیستم کامپیوتری توسط اپراتور
job U استفاده از دستورات و عبارات برای کنترل عملیات سیستم عامل کامپیوتر
jobs U استفاده از دستورات و عبارات برای کنترل عملیات سیستم عامل کامپیوتر
steering U فرمان ماشین سیستم فرمان یا هدایت
ground liaison U گروه رابط زمینی در فرودگاه شکاریهاربط زمینی
crash conversion U تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
terminal guidance U هدایت موشک در مراحل اخرمسیر هدایت هواپیما ازفرودگاه یا به فرودگاه
mace U نوعی موشک هدایت شونده که با انرژی جنبشی هدایت میشود
beamrider U موشک هدایت شوندهای که به وسیله اشعه رادار هدایت میشود
fighter direction U هدایت کردن هواپیماهای شکاری هدایت جنگنده ها ازروی ناو
maces U نوعی موشک هدایت شونده که با انرژی جنبشی هدایت میشود
operated U بخشی از نرم افزار سیستم عامل که دیسک و مدیریت فایل را کنترل میکند
operates U بخشی از نرم افزار سیستم عامل که دیسک و مدیریت فایل را کنترل میکند
ride control U سیستم کنترل ایرودینامیکی اتوماتیک که شتاب قائم ناشی از تندبادها را کاهش میدهد
telephony U سیستم ساخت Nouel وATLT که به PC امکان کنترل ارتباط تلفنی PBX میدهد.
operate U بخشی از نرم افزار سیستم عامل که دیسک و مدیریت فایل را کنترل میکند
dos U بخشی از نرم افزار سیستم عامل که دیسک و دستیابی فایل را کنترل میکند
aux U مخفف برای پورت ارتباطی سریال تحت کنترل سیستم عامل DOS
ACD U سیستم تلفن خاص که میتواند تماسهای متعددی را مدیریت کند و آنها را طبق دستورات برنامه ریزی شده در پایگاه داده ها هدایت کند
inflight reliability U تامین هواپیما در حین پرواز امنیت پرواز
hand U سیستم جاری که عملوند عملیات را با اجرای دستورات از طریق صفحه کلید کنترل میکند
processor U ریزپردازنده جدا در سیستم که حاوی توابع خاصی تحت کنترل پردازنده مرکزی است
microsoft U DOS-MS سیستم عامل تک کاربره و تک کاره است و توسط کار خط دستور کنترل میشود
vertical U بخشی از سیستم کنترلی چاپگر که قالب عمودی متن چاپ شده را کنترل میکند
resolutions U توانایی سیستم نمایش برای کنترل تعداد پیکسل ها در واحد زمان و نه پیکسلهای جداگانه
physical record U همه اطلاعات از قبیل داده کنترل برای رکورد ذخیره شده در سیستم کامپیوتری
handing U سیستم جاری که عملوند عملیات را با اجرای دستورات از طریق صفحه کلید کنترل میکند
resolution U توانایی سیستم نمایش برای کنترل تعداد پیکسل ها در واحد زمان و نه پیکسلهای جداگانه
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
2لطفا دخل و خرجت را عاقلانه ومنطقی کنترل و از مخارج غیر ضروری پرهیز کن
2لطفا دخل و خرجت را عاقلانه ومنطقی کنترل و از مخارج غیر ضروری پرهیز کن
2تعریف فونتیک چیست؟
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
1معنی lead lag compensator
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com